سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یار درونی

5.مطالبه فدک به عنوان میراث رسول خدا (ص)

در مباحث پیشین از فدک با عنوان نحله و هدیه رسول خدا(ص) به دخت گرامى‌اش حضرت فاطمه سخن گفته شد؛ ولى با پافشارى ابوبکر و تقاضاى شاهد، حضرت زهراء(س) پس از گواهى علی(ع)، امّ‌ایمن و رباح از باز پس گیرى فدک نا امید شد، و لذا در مر حله دوّم آن را به عنوان میراث رسول خدا(ص) مطالبه نمود:

بخاری در این باره می‌نویسد:

حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ مُوسَى أَخْبَرَنَا هِشَامٌ أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ عَنِ الزُّهْرِىِّ عَنْ عُرْوَةَ عَنْ عَائِشَةَ أَنَّ فَاطِمَةَ - عَلَیْهَا السَّلاَمُ - وَالْعَبَّاسَ أَتَیَا أَبَا بَکْرٍ یَلْتَمِسَانِ مِیرَاثَهُمَا أَرْضَهُ مِنْ فَدَکٍ.

... عائشه گفته است: فاطمه و عباس نزد ابوبکر آمدند و میراث خویش را که زمین فدک بود، مطالبه کردند.

البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج 4، ص 1481، ح3810، کِتَاب الْمَغَازِی، بَاب حدیث بَنِی النَّضِیرِ و ج 6، ص 2474، ح6346، کِتَاب الْفَرَائِضِ، بَاب قَوْلِ النبی صلى الله علیه وسلم لَا نُورَثُ ما تَرَکْنَا صَدَقَةٌ، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987?

و در جای دیگر می‌نویسد:

حَدَّثَنَا أَبُو الْیَمَانِ أَخْبَرَنَا شُعَیْبٌ عَنِ الزُّهْرِىِّ قَالَ حَدَّثَنِى عُرْوَةُ بْنُ الزُّبَیْرِ عَنْ عَائِشَةَ أَنَّ فَاطِمَةَ - عَلَیْهَا السَّلاَمُ - أَرْسَلَتْ إِلَى أَبِى بَکْرٍ تَسْأَلُهُ میراثها مِنَ النَّبِىِّ - صلى الله علیه وسلم - فِیمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ - صلى الله علیه وسلم -، تَطْلُبُ صَدَقَةَ النَّبِىِّ - صلى الله علیه وسلم - الَّتِى بِالْمَدِینَةِ وَفَدَکٍ وَمَا بَقِىَ مِنْ خُمُسِ خَیْبَرَ.

... فاطمه کسى را نزد ابوبکر فرستاد و ارث پدرش را از آنچه خداوند به رسولش بخشیده و اموالی از پیامبر صلى الله علیه وسلم که در  مدینه بود و فدک و آنچه از خمس خیبر باقى مانده بود مطالبه نمود.

البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج 3، ص 1360، ح3508، کتاب فضائل الصحابة، بَاب مَنَاقِبِ قَرَابَةِ رسول اللَّهِ (ص) وَمَنْقَبَةِ فَاطِمَةَ علیها السَّلَام، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987?

استدلال سردمداران مبارزه با نشر حدیث نبوی به حدیث نبوی

نکته ای که ذکر آن در اینجا خالی از لطف نیست این است که:  از تعجب آورترین مصالبی که  در قضیه پایمال کردن مطالبات حضرت زهرا(س) نقل نموده‌اند،  استناد ابوبکر به حدیث رسول خدا (ص) است که گفت: شنیدم رسول خدا(ص) فرمود « از ما انبیاء کسى ارث نمى‌برد آنچه از ما مى‌ماند صدقه است » در حالى که او و رفیقش عمر، رهبرى مبارزه با نشر حدیث نبوى را به این بهانه که اگر مردم سرگرم نقل احادیث و تفسیر آن شوند، از قرآن فاصله مى‌گیرند، بر عهده گرفتند و لذا از نقل و نوشتن سخنان پیامبر جلوگیرى کردند ؛ تا جایى که همین ابوبکر پس از رحلت رسول خدا (ص)، پانصد حدیث را که در زمان پیامبر اکرم جمع آورى کرده بود، به آتش کشید.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 92 فروردین 24 توسط یار

4? مطالبه‌ی فدک به عنوان ملک شخصی

پس از آن که سه مرحله سابق (ملکیت پیامبر و سپس ملک فاطمه و غصب آن ) پشت سر گذارده‌شد به حوادث پس از غصب از جمله مطالبه فدک به عنوان ملک شخصی می‌پردازیم .

بلاذرى در فتوح البلدان در باره این نوع مطالبه‌ی حضرت مى‌نویسد:

 أن فاطمة رضی الله عنها قالت لأبی بکر الصدیق رضی الله عنه : اعطنی فدک فقد جعلها رسول الله صلى الله علیه وسلم لی ...

فاطمه به ابوبکر گفت: فدک را به من بده زیرا رسول خدا آن را به من داده است ...

البلاذری، أحمد بن یحیى بن جابر (متوفای279هـ)، فتوح البلدان، ج 1، ص 44، تحقیق: رضوان محمد رضوان، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت – 1403هـ.

یاقوت حموى در معجم البلدان با اشاره به موقعیت جغرافیائى و تاریخى فدک آن را از مختصات رسول خدا (ص) مى‌داند و مى‌گوید: این همان چیزى است که فاطمه از ابوبکر آن را مطالبه مى‌کرد.

فدَکُ: قریة بالحجاز بینها و بین المدینة یومان و قیل ثلاثة أفاءها الله على رسوله صلى الله علیه وسلم فی سنة سبع صلحاً وذلک أن النبی صلى الله علیه وسلم لما نزل خیبرَ وفتح حصونها ولم یبق إلا ثلث واشتد بهم الحصار راسلوا رسولَ الله صلى الله علیه وسلم یسألونه أن یُنزلهم على الجلاءِ وفعل و بلغ ذلک أهل فدک فأرسلوا إلى رسول الله أن یصالحهم على النصف من ثمارهم وأموالهم فأجابهم إلى ذلک فهی مما لم یوجف علیه بخیل ولا رکاب فکانت خالصة لرسول الله، صلى الله علیه وسلم وفیها عین فوارة ونخیل کثیرة وهی التی قالت فاطمة رضی الله عنها: إن رسول اللَه صلى الله علیه وسلم نحلنیها.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 92 فروردین 24 توسط یار

از آنجا که جریان فدک‌ ـ که از جمله مطالبات حضوری و غیر حضوری حضرت زهرا بوده ـ ومسایل حاشیه‌ای آن، خود بحثی مستقلی  می‌طلبد، بر آن شدیم تا آن را به گونه‌ای مفصل‌تری در این فصل مورد، بررسی و دقت قرار دهیم:  ‌

اگر کسى ادعا کند: ابوبکر نمى توانست به صرف خبر واحد حضرت زهراء& فدک را به ایشان واگذار کند؛ لذا در خواست شاهد کرد و چون حضرت زهراء& شاهد نیاورد؛ از آن محروم شد زیرا به مجرد ادعا که نمی‌توان به نفع کسی حکم نمود.

در پاسخ مى‌گوییم:

فدک در عالم اسلام، تاریخچه‌ى پر فراز و نشیبى داشته که به صورت اختصار تحت شش عنوان به آن مى‌پردازیم:

1. فدک، ملک شخصی رسول خدا (ص)

فدک به طور کامل، ملک شخصى رسول خدا (ص) بوده است؛ همانطور که اهل سنت نیز به این امر تصریح کرده‌انداز جمله ابن سلام در کتاب معروف الاموال خود ، هنگامی که دارایى‌هاى خاصّ رسول خدا (ص) را برمى‌شمارد، فدک را از آنان معرفی ‌نموده و می‌نویسد:

قال أبو عبید: أول ما نبدأ به من ذکر الأموال ما کان منها لرسول الله خالصا دون الناس وذلک ثلاثة أموال:

 أولها: ما أفاء الله على رسوله من المشرکین مما لم یوجف المسلمون علیه بخیل ولا رکاب وهی فدک وأموال بنی النضیر فإنهم صالحوا رسول الله على أموالهم وأرضیهم بلا قتال کان منهم ولا سفر تجشمه المسلمون إلیهم؛

والمال الثانی: الصفی الذی کان رسول الله یصطفیه من کل غنیمة یغنمها المسلمون قبل أن یقسم المال؛

 والثالث: خمس الخمس بعد ما تقسم الغنیمة وتخمس وفی کل ذلک آثار قائمة معروفة.

ابوعبید (ابن سلام) می‌گوید: اولین اموالی را که مورد بررسی قرار می‌دهیم، اموال مخصوص رسول خداست که سه گونه بوده است:

1? اموالى از مشرکان که خداوند به پیامبرش بخشیده آن اموالی از آنان که بدون لشکر کشى فتح مى‌شد که از آن جمله است فدک و اموال بنى نضیر که از راه مسالمت وارد شدند و با صلح و سازش کنار آمدند؛ 2? اموالى که رسول خدا از غنائم انتخاب مى‌کرد؛ 3? خمس غنائم پس از تقسیم.

أبو عبید القاسم بن سلام (متوفای224هـ )، کتاب الأموال، ج 1، ص 14، باب باب صنوف الأموال التی یلیها الأئمة للرعیة وأصولها فی الکتاب والسنة ، ناشر: دار الفکر. - بیروت. تحقیق: خلیل محمد هراس، 1408هـ - 1988م.

ابن جریر طبرى، ثعلبى، بغوى و ابن خازن در تفسیرشان و شمس الدین ذهبى در تاریخ خود نیز در این باره مى‌نویسند:

... فکانت خیبر فیئا للمسلمین وکانت فدک خالصة لرسول الله لأنهم لم یجلبوا علیها بخیل ولا رکاب.

... خیبر متعلق به همه مسلمانان بود و فدک مخصوص رسول خدا بود چون با لشگرکشی فتح نشد.

الطبری، أبی جعفر محمد بن جریر (متوفای310)، تاریخ الطبری، ج 2، ص 138، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت؛ الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای748هـ)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج 2، ص 422، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م؛ الثعلبی النیسابوری أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهیم (متوفای427هـ) الکشف والبیان، (متوفای 427 هـ - 1035م)، ج 9، ص 52، تحقیق: الإمام أبی محمد بن عاشور، مراجعة وتدقیق الأستاذ نظیر الساعدی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، الطبعة: الأولى، 1422هـ-2002م؛ البغوی، الحسین بن مسعود (متوفای516هـ)، تفسیر البغوی، ج 4، ص 197، تحقیق: خالد عبد الرحمن العک، ناشر: دار المعرفة - بیروت؛ البغدادی الشهیر بالخازن، علاء الدین علی بن محمد بن إبراهیم (متوفای725هـ )، تفسیر الخازن المسمى لباب التأویل فی معانی التنزیل، ج 6، ص 201، ناشر: دار الفکر - بیروت / لبنان - 1399هـ ـ 1979م.

و ماوردى شافعى هم مى‌نویسد:

ولما سمع أهل فدک ما فعل بأهل خیبر بعثوا إلى رسول الله (ص) أن یحقن دماءهم، ویسیرهم ویخلوا له أموالهم، ومشى وبینه وبینهم محیصة بن مسعود فاستقر على هذا، وصارت فدک خالصة لرسول الله (ص)؛ لأنه أخذها بلا إیجاف خیل ولا رکاب، فکانت فیئا له.

و چون خبر خیبر بگوش مردم فدک رسید فرستادگانی نزد رسول خدا فرستاده و تقاضا کردند که خونشان محفوظ بماند، ولی اموال و دارائی آنان در اختیار پیامبر باشد، از این رو فدک مخصوص رسول خدا (ص) شد چون سپاه و لشکر و پیاده نظام و سواره نظام آن را فتح نکرد و هدیه الهی به او بود.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 92 فروردین 24 توسط یار

جشن پوریم؛ رقص یهود در هولوکاست ایرانیان
از جشن پوریم چه می دانید؟ هولوکاست واقعی را یهودیان در کجا و علیه چه کسانی اجرا کردند؟ آیا از کشتار ده ها هزار ایرانی به دست یهودیان اطلاعی دارید؟ آیا روز "13 بدر" نوروز و خروج از خانه ها ریشه در قتل عام ایرانیان باستان دارد؟ با گزارش ویژه مشرق از پایکوبی صهیونیست ها در سالروز کشتار ایرانیان همراه شوید.

مشرق--به مناسبت روز سیزدهم فرودین و فرا رسیدن روز طبیعت و با توجه به استقبال مخاطبان از گزارش ویژه مشرق با عنوان   "جشن پوریم" که به زمینه های وقوع تاریخی این روز و چگونگی نحسی این روز برای ایرانیان پرداخته بود، نگاهی دوباره به این رویداد تاریخی مهم می اندازیم.
 
جشن «پوریم» یکی از سنت‌های قدیمی قوم یهود است که در دهه‌های اخیر و پس از تشکیل رژیم جعلی اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی، رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفته است. این به اصطلاح جشن که همزمان با سیزدهمین روز از سال جدید خورشیدی برگزار می‌شود، در حقیقت جشن و پایکوبی بر خون ده‌ها هزار نفر از مردم ایران است که با توطئه و دسیسه دو یهودی نفوذی در دربار خشایارشاه کشته شدند.






نتانیاهو در جشن پوریم - 1999

 

در کتاب عهد عتیق درباره این داستان آمده است: «شاه ایران زمین که در پایان جشن 180 روزه از باده نوشی بدمست شده بود، در هنگام بدمستی، شهبانو "وشتی" را می‌طلبد تا او را به اغیار بنمایاند. ملکه از این دستور گستاخانه شاه سر باز می‌زند و شاه خشمگین، او را از شهبانویی ساقط می‌کند و او را به دست جلاد می سپارد.

یهودیان که در سراسر ایران، نفوذ فراوان داشتند، جسارت‌شان به جایی رسیده بود که از دادن مالیات و خراج استنکاف می‌کردند و این استنکاف موجب شده بود که «‌هامان» صدراعظم خشایارشاه علیه آنان بشورد و آنان را در تنگنا قرار دهد و یا حتی دستور قتل برخی از آنان را صادر کند، البته یهودیان در برخی کتاب‌های خود می‌گویند: "مردخای" که پیشوای دینی یهودیان در عصر خشایارشاه بوده، وقتی حاضر به تعظیم در مقابل ‌هامان نمی‌شود، او و اتباعش مورد غضب‌هامان قرار گرفته و تهدید به مرگ می‌شوند.

یهودیان که به صورت غیررسمی در دربار شاه نفوذ داشتند، چاره می‌اندیشند و از این فرصت استفاده کرده و دخترکی یهودی به نام «اِستِر» را به عنوان ملکه و شهبانوی کشور به پادشاه معرفی می‌کنند و به او نیز توصیه می کنند که یهودی بودن خود را پنهان کند.



استر، دخترک یهودی که با پنهان کردن هویت یهودی اش، به دربار خشایارشاه راه یافت و مقدمات کشتار ایرانیان را فراهم کرد

 

 

فاحشه‌گری حلال در یهودیت

در سال 2010 یک خاخام یهودی در اسرائیل با اشاره به واقعه پوریم و استر، اعلام کرد جاسوسان زن سازمان موساد مجاز به انجام هر گونه عمل جنسی با دشمنان برای انجام ماموریت خود هستند؛ همانگونه که استر هویت یهودی خود را پنهان کرد و با یک دشمن ایرانی یعنی اخشورش (خشایارشاه) ازدواج کرد و با این کار ملت یهود را نجات داد.

 این مورد یکی از موفق ترین عملیات نفوذ زنان جاسوس یهودی در میان مقامات کشورهای دیگر به شمار می رود که با استفاده از زیبایی ظاهر و به خدمت گرفتن جذابیت های جنسی، توطئه های قوم یهود را اجرا کردند و می کنند.

شاه سست عنصر نیز وقتی زیبایی او را می‌بیند، شیفته او شده و او را به عنوان ملکه تمام ایرانیان برمی گزیند، بدون آنکه بداند او یهودی است و یا برادرزاده «مردخای» رهبر مذهبی یهودیان ایران است. اِستِر ملکه ایران می‌شود و با نقشه‌های «مردخای» عموی خود، صدراعظم خشایارشاه یعنی هامان را از تخت صدر اعظمی به زیر کشیده و بر دار می‌کند و به همراه 10 پسرش به مرگ محکوم می‌کند.


ضیافت شام استر برای هامان در حضور خشایارشاه

در این ضیافت استر خواستار مجازات هامان بدلیل دشمنی با یهودیان شد

نقاش: ژان ویکتور (قرن 17)


  

یهودیان حاکم بلامنازع دربار هخامنشی می‌شوند و البته آنان در برخی کتب خود آورده‌اند که ‌هامان در نزد مردخای توبه کرده است که تواریخ دیگر گواهی قتل وی توسط یهودیان را می‌دهند. یهودیان چون بر بلاد ایران حاکم شدند، از پادشاه، سه روز مهلت خواستند تا مخالفان پارسی و ایرانی یهودیان را بکشند و در این سه روز، بیش از 77  هزار ایرانی توسط یهودیان قتل عام شدند و در برخی نقل‌ها، این تعداد تا 500 هزار نفر نیز عنوان شده است.

از آن زمان تا کنون، این روز به عنوان "عید یهودیان" زنده نگاه داشته شده و هر سال یهودیان سراسر جهان در این روز مراسم مختلفی از قبیل روزه گرفتن، برپایی جشن و پایکوبی، نوشیدن شراب و افراط در مستی، دادن هدیه به یکدیگر و ... گرامی می دارند.

 

 






نوشته شده در تاریخ شنبه 92 فروردین 17 توسط یار

آنچه در ابتدا می‌خوانید خاطره حجت الاسلام و المسلمین حسین تهرانی - فرزند حاج آقا مجتبی تهرانی - است که حال و هوای آن عالم ربانی را در زمان تحویل سال نقل کرده‌اند و برای کسانی که حال و حوصله بیشتر خواندن دارند، متن سخنرانی آن معلم بزرگ اخلاق را در همین زمینه در ادامه:

حاج‌آقا مقیّد بودند که حتماً برای لحظ? سال تحویل در مشهد مقدّس باشند. چون زیارت امام رضا‌ «علیه‌السلام» از زیارت بقی? اهل‌بیت به‌حسب ظاهر سهل‌الوصولتر بود، دوست داشتند که ابتدای سال را در حرم ایشان باشند. البتّه بعضی سال‌ها که لحظ? تحویل سال نیمه‌های شب بود، ممکن بود که به حرم نروند، ولی مقیّد بودند که در مشهد باشند.
ایشان همیشه قبل از تحویل سال، مقیّد بودند که 365 مرتبه دعای «یا مقلّب القلوب» را به‌طور کامل بخوانند و برای اینکه این دعاها، تا لحظ? تحویل سال تمام شود، از یک ساعت قبل از اعلام عید، شروع می کردند و مشغول خواندن این دعای شریف  بودند.
ایشان بعد از لحظ? سال تحویل هم، مقیّد بودند که اوّلین چیزی که میل می‌کنند، تربت امام حسین‌ «علیه‌السلام» باشد. یعنی حضرت استاد در دو روز از سال، مقیّد بودند که اوّلین چیزی که می‌خورند، تربت امام حسین باشد؛ یکی عید فطر بود که در ابتدای روز با تربت کربلا افطار می‌کردند و یکی هم نوروز که بعد از تحویل سال، کمی از آن را میل می‌کردند.
 

در «نوروز» چه باید کرد؟!

ضرورت تنبّه در کنار مباحث علمی
اگر بنا باشد همیشه مباحث علمی را بدون اینکه در کنارش تنبّهی برای ما وجود داشته باشد مطرح کنیم فکر می‎کنم فایده‎ای نداشته باشد، لذا خوب است گاهی برای ایجاد تنبّه مسائلی را مطرح کرده و در آن تأمّل کنیم.
غفلت از «مرور ایّام» و «گذشت زمان»
از جمله این مسائل مسئله «مرور ایّام» است. به تعبیر همگانی انسان گاهی از «گذشت زمان» غفلت می‎کند و این غفلت موجب می‏شود انسان از خواب غفلتی که او را فرا گرفته است بیدار نشود. در این عالم اموری که موجب اعتبار و پندپذیری می‏گردد زیاد است امّا انسان از آن عبرت نمی‎گیرد! علی(علیه‎السلام) می‏فرماید: «مَا أَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ».[1] یکی از موضوعاتی که انسان باید از آن پند و عبرت بگیرد و متنبّه و بیدار شود مسأله «گذشت زمان» است.
هر «روز» در قیامت گواهی است بر اعمال انسان
امام صادق «علیه‎السلام» به نقل از آبای گرامشان در روایتی همه فهم، فرمودند: «مَا مِنْ یَوْمٍ یَأْتِی عَلَى ابْنِ آدَمَ إِلَّا قَالَ لَهُ ذَلِکَ الْیَوْمُ یَا ابْنَ آدَمَ أَنَا یَوْمٌ جَدِیدٌ»، هیچ روزی نیست که بر فرزند آدم وارد می‏شود مگر اینکه آن روز به او می‎گوید: من برای تو روزی نو و جدید هستم! «أَنَا یَوْمٌ جَدِیدٌ»، من نوروزم! من برای تو روز نویی هستم! «وَ أَنَا عَلَیْکَ شَهِیدٌ»، و من، یعنی زمان، نسبت به تو گواهی دهنده هستم! «فَافْعَلْ فِیَّ خَیْراً»، در من عمل خیر انجام بده، «وَ اعْمَلْ فِیَّ خَیْراً أَشْهَدْ لَکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَإِنَّکَ لَنْ تَرَانِی بَعْدَهَا أَبَداً»،[2] من در روز قیامت نسبت به اعمال تو شهادت می‎دهم و تو بعد از این هیچ‏گاه مرا نخواهی دید مگر در روز قیامت.
زمان‎ها می‎گذرد و همه آن‏ها برای انسان گواه هستند. این‏طور نیست که ما فکر می‎کنیم! اعمال و کردار ما در زمان‎ محو نمی‎شود، بلکه همه آن‏ها ثبت می‏گردد. به تعبیراتی که در روایات آمده است توجّه کنید! دارد که ایّام و روزها بر انسان شهادت می‎دهند و روز جدید که می‎آید زبان حالش با انسان این است که در من، عمل خیر انجام بده؛ چراکه من در روز قیامت بر اعمال تو شهادت می‏دهم.
ما خود تشکیل‏دهنده زمان هستیم
حتّی بالاتر از آن، ما خود تشکیل دهنده زمان هستیم. این طور نیست که ایّام بگذرد و من ثابت باشم، روز برود و من ساکن بمانم. ما انسان‎ها تشکیل دهنده زمان هستیم. موجودات هستند که تشکیل دهنده زمان هستند. این نیست که روز بگذرد، ماه بگذرد، سال بگذرد، نه! بدانید این ما هستیم که می‏رویم و می‏گذریم و خواهیم گذشت.
نوشته شده در تاریخ جمعه 92 فروردین 2 توسط یار
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin