سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یار درونی

 

از عجایب عاشورا این است که وحشیانه ترین و ناباورانه ترین اعمال غیر انسانی در این روز انجام شده که هیچ انسانی تاب و تحمل شنیدن ان را ندارد .

اما چرا مردان کوفی گریه میکردند به احوال اولاد علی ع و در عین حال گوشواره از گوش کودکان در می اوردند؟؟!!

سوال این است چرا اعمال وحشیانه یی بعد کشتن انجام دادند؟؟چرا به اسبان نعل تازه زدندو بر اجساد تاختند؟؟چرا خیمه ها را اتش زدند؟؟چرا میخواستند زنان و کودکان از گرسنگی و تشنگی دوام نیاوردند؟؟

انها در ماه حرام که حتی جاهلان اعراب نیز حرمت این ماه را رعایت میکردند ،حریم رسول الله را شکستند....اعراب جاهل نیز که کارشان جنگ و خونریزی بود در این ماه دست از شمشیر میکشیدند و خونی نمیریختند حال چه شده که اینان ان فاجعه ی بزرگ را انجام دادند.؟

هرچند این واقعه آنقدر وحشتناک و بیرحمانه بوده که گویا قاتلان ان روز از حیوان نیز پست تر بودند و هیچ فکری نداشتند اما تحلیل وقایع عصر عاشورا میتواند اینگونه باشد::

در ان زمان وسایل ارتباطی پیشرفته ای نبوده و انسانها اخبار را به هم میرسانند و گاهی اتفاقات زیادی در شهری می افتاده و شهرهای دیگر بی خبر می ماندندو نیز مردم عادی تنها منبع اطلاعشان اخباری بود که جارچیان میرساندند پس چه راست چه دروغ باور میکردند...

کوفیان پایگاه شیعه بودو نسبت به شهرهای دیگر از محبین اهلبیت در ان زندگی میکردند بنابراین اگر خبر کشتن ابا عبدالله س به مردم عادی کوفه میرسید و به زنان و پیران ان دیار ،شورشی برپا میشد.بسیاری از مردانی که انجا امده بودند نیز فریب این فتنه را خورده بودند که حسین ع از دین اسلام خارج شدند..

عمر و شمر و سران جنگ تصمیم گرفتند تا هیچ اثری از این جنگ باقی نگذارند و چون از کربلا تا کوفه راه زیادی است مردم مطلع نمیشوند اما حضور اهلبیت و حرم حسین ع و نیز اثار اجساد برای انان حرف و حدیثی پیش می اورد بنابراین انان برای اجساد این نقشه را کشیدند تا سر از بدنهای مطهر جدا سازند تا اگر کسانی هم امدند توان شناسایی نداشته باشندونیز به اسبان نعل تازه زدند و بر اجساد تاختند تا بدنها با خاک یکسان گرددو اثاری برجا نماند و صبح یازدهم بدنهای نحس کشتگان خود را دفن کردندو بر انان نماز خواندند ولی اجساد مطهر شهدای نینوا را رها کردند چون میخواستند افرادشان در این تصور بمانند که حسین ع از اسلام خارج شده است...اینان همانهایی هستند که وقتی علی بن ابیطالب ع در مسجد شهید شد پرسیدند مگر علی ع نماز میخواند!!؟گمرتهی و بیخبری تاچه حد!!!

امام حسین ع  با درایت ع جنگی خیمه ها را کنار هم ،چسبیده به هم و به صورتی چیده بودند که اهلبیتشان در امان باشند و نیز از پشت خندقی کنده بودند تا راه نفوذ دشمن از پشت خیمه ها وجود نداشته باشد ...

سران جنگی به خیال خود با نعل تازه زدن اسبان و تاختن بر انها و جدا کردن سرها ،اثار کشته ها را از بین برده بودند اما با 

زنان و کودکان چه میکردند؟!!انان  تصمیم به کشتار انان نیز گرفته بودند؟!!اری!!با نرساندن آب به کودکان ، اتش زدن خیمه ها

تصمیم به قتل عام گرفته بودند...اما نمیدانستند تعداد زنها و بچه ها حدود 83 نفراست...امام حسین ع فرمان داده بودند که اهل

حرم از خیمه ها بیرون نروند...هر اتفاقی هم که افتاد انها در خیمه بمانند...وال رسول الله ص به خوبی اطاعت از ولی را اموخته بودند بنابراین در تمام لحظات و حتی بعد از شهادت ابا عبدالله ص در خیمه ها ماندند ...دشمنان با دیدن چنین منظره ای نقشه ی بیرحمانه ای کشیدند و گفتند خیمه ها را اتش میزنیم و چون خیمه ها کنار هم بودند سریع اتش پخش میشود و انان به خواسته ی خود که همهان از بین رفتن تمتم آثار بود میرسند...اما عصر عاشورا ،امام زمان ،حضرت سجاد ع  بودند ایشان دستور جدید دادند و فرمودند:علیکن بالفرار!!!

یعنی از این به بعد وظیفه ی شما فرار است....اگر این دستور صادر نمیشد انان چون در نهایت ولایت پذیری بودند از خیمه خارج نمیشدند !!اما با دادن این دستور که باید فرار کنید کودکان و بچه ها از کنار خیمه های اتش گرفته فرار کردند..در این بین سپاه برخی را به قصد کشتن میزدند و دستور کشتن زنان و بچه ها نیز رسید !!!اینجا بود که اکثر سپاه عمر سعد اعتراض کردند و گفتند حتی اگر کافر نیز باشند کشتن زن و کودک در جنگ مرسوم نیست و به شدت مقابله کردند از طرفی زنان و کودکان در بیابان پخش شده بودند و لابلای سپاه دشمن ،هنوز افرادی که بویی از انسانیت برده بودند پیدا میشد. عمر وشمر ملعون نیز که دیدند هر آن سپاه کوفیان بر علیه شان شورش میکند که چرا متعرض اسراء میشوید،مجبور شدند که از تصمیمشان منصرف شوند و به اسرا آب بدهند و امانشان دهند .....

زینب ع در شام غریبان با وجو این همه مصیبت در بیابان ها میگشتند و کودکان وحشت زده و تشنه را جمع میکردند...در این بین بود که دوطفل را که از تشنگی و ترس جان داده بودند کنار بوته ها پیدا میکنند!!!

هر کدام از این مصایب به قدری درد اور است که توان نوشتن از هر نویسنده ای را میگیرد.

اما انان به خیال خود ،گفتند جلابیب های ایشان را در می اوریم و به شکل خارجی هایی از اسلام  و اسرا به شام میبریم...چون در آن زمان زنان قدرت سخنوری و جرات و شجاعت نداشتند اصلا فکرشان به این نمیرسید که بعد اینهمه مصیبت و ترس و لرز،باز شیر زنی از این قافله بلند شود و همه ی نقشه های انان را به باد فنا دهد

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود

 

 






نوشته شده در تاریخ شنبه 91 آذر 11 توسط یار
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin