مردم با تجربیاتی که به دست آورده اند، عملکرد گذشته و برنامه های کاندیداها را مورد ارزیابی قرار خواهند داد.
این روزها وقتی سراغ کسانی می رفتی که برای کاندیداتوری ریاست جمهوری ثبت نام کردند، فارغ از اینکه این افراد چقدر نام آشنا و ناشناخته بودند و چقدر توانایی بر عهده گرفتن این مسؤولیت خطیر را داشتند، زمانی که از آنها علت را جویا می شدی، اغلب از احساس تکلیف خود سخن می گفتند.
آنچه پس از بررسی صلاحیتها بیش از پیش برای مردم مهم شده این است که آیا کاندیداها غیر از احساس تکلیف و دادن شعارهای کلی و مبهم، مانند شعار عقلانیت، از برنامه مدونی برخوردارند. راهکارها و برنامه هایی که در گذشته، چه در کشور و چه در خارج آن آزموده شده و اثرات مطلوب و نامطلوب آن به راستی مشخص شده باشد و عرصه زندگی مردم محل آزمون و خطا برای آن نباشد. خصوصا شیوه هایی که بعضا در برخی کشورهای غربی خطا بودن آن، در حال نمود است.
نکته دیگر آنکه آیا به راستی کاندیداهای ریاست جمهوری در حوزه های مدیریتی گذشته خود ضعف ها و قوت های خود را شناخته اند و یا خود را فاقد هرگونه ضعفی می شناسند و فقط در حوزه نقد رقیب، موفق عمل می کنند. آیا این افراد حاضرند در برابر نقد منصفانه عملکرد گذشته خود به توجیه نپردازند و خطاهای خود را بپذیرند، همانطور که دولت کنونی را فاقد نقد پذیری می خوانند.
مسلم است که با گذشت سه دهه از انقلاب و دست یابی مردم به تجربیات مختلف دولتهای گذشته، رفتار کاندیداها از دید تزبین مردم به دور نیست و مردم خواهند سنجید که تا چه میزان عملکرد گذشته این افراد از شعار تا واقعیت فاصله دارد.
نویسنده: هدی موحدی
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92 خرداد 2 توسط
یار