هر سال ریحانه یکی از شاگردان قدیمی ام که الان عروس خانم شدن برام یکی از شعرهاشو میفرسته ،امسال دیگه سنگ تموم گذاشته:
ای که مقامت مقدس است، ای معلم
خاک کف پایت بر چشانم ای معلم
تو بهترین معلم دوران تحصیلم شدی
آنقدر ماه هستی که تو دور از تفسیرم شدی
تو بی نیاز از ما ولی ما همچنان محتاج تو
پس تو بمان در پیش ما، ما تا ابد قربان تو
این جان ما ناقابل است قابل بدانی مال تو
این روح ما یاد تو است و این روان همراه تو
هر چند که این قلب ما در پیش تو پر جنبش است
اما کنار قلب من، یک خانه کرده است یاد تو
روزی هزاران بار از دست منو امثال من
لرزید و آزرده گشت این قلب پر احساس تو
گویم خدا را شکر من در هر نَفَس بازم کم است
زیرا که او گرداند ما را آشنا با عشق تو
این همه گفتم سخن تا بشنوی این را فقط
ای معلم جان مبارک باد بر تو روز تو
خنده های مهربانت را معلم دوست دارم
گفته ای شیرینه علم،این جمله ات را دوست دارم
گرد گچ وقتی به روی دستهایت می نشیند
گرد روی دستهایت را تکاندن دوست دارم
می نشینی و نگاهت را به دریا می سپاری
این نگاه مهربانت را معلم دوست دارم
وقت خواندن نام ها را تو چه زیبا می سرایی
خواندن اسمم ز لبهای ت ورا من دوست دارم
درس میدی و کمی از علم را هم می شکافی
وارد علم می شوم وقتی کنارت،دوست دارم
من نگاه عاشقم را سوی چشمت می رسانم
بانگاهت می کنی صد شور برپا،دوست دارم
از سروده هام.
روز تمام معلم های عزیزم مبارک باد.