سلام
امام علی(ع):اصدقائک ثلاثة و اعدائک ثلاثة فاصدقائک صدیقک، و صدیق صدیقک، و عدو عدوک، و اعدائک عدوک و عدو صدیقک، و صدیق عدوک
دوستان تو سه دسته هستند:دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن تو
دشمنان تو نیز سه دسته اند:دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن تو
این حدیث بسیار پر معنا و فلسفی است و نکات بسیار تامل برانگیزی دارد.کاربرد این حدیث در درون ما چیست؟
حال واقعا بهترین دوست ما کیست؟
از انجا که ما در عالم درون خود تفکر میکنیم و دوستان واقعی را نیز در انجا جستجو مینماییم.
امام رضا (ع) کار ما را ساده کرده و فرموده اند: صَدیقُ کُلِّ امْرِء عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ ».دوست هر کس عقل او، و دشمنش جهل اوست.
پس بهترین دوست عقل است.ایا نیاز به توضیح دارد که انسانها وقتی از عقلشان کمک میگیرند و هر کاری را که عاقلانه انجام میدهند بهترین و درستترین است و جای پشیمانی ندارد؟؟
اما منظور از عقل ایا هوشه؟کسانی که آی کیو ی بالایی دارند پس همه کارشون درسته؟؟مسلم نه
جواب این سوال را از کلام استاد مطهری بخوانید :
"گاهی افرادی دیده میشوند که در مسائل علمی بسیار زیرک و با هوشند و از دیگران خیلی جلواند ، ولی همین اشخاص در مسئله زندگی و راهی که باید انتخاب کنند مثل آدمهای گیج و متحیراند ، افرادی که هوششان در علمیات از اینها خیلی عقبتر است مصالح زندگی را بهتر و روشنتر میبینند . لهذا این فکر پیش آمده که در انسان دو چیز است یکی هوش و یکی عقل ، بعضی با هوشترند و بعضی عاقلتر
ولی حقیقت اینست که ما دو قوه نداریم یکی به نام عقل و دیگری به نام هوش . افراد باهوشی که در مسائل عملی گیج و مبهوت و متحیرند علتش ان است، در اثر طغیان دشمنان عقل اثر عقلشان خنثی شده ، پارازیتها نمیگذارند که فرمان عقل خود را بشنوند . اینگونه اشخاص پارازیت وجودشان زیاد است ، نه اینکه در عقل خود کم و کسری داشته باشند "
پس چه باید کرد؟
برگردیم به سخن امیرالمومنین ع که سومین دوست را دشمن دشمن معرفی کرده اند؟
الان میدانیم که دشمن ما اون پارازیتها یا حجابها یا افکار و عللیه که رو عقل مارا میپوشاند پس دشمن این دشمن کیست؟ که او دوست ماست؟
ان در یک کلمه تقواست
مولای متقیان میفرمایند:« قد احیی عقله ، و امات نفسه حتی دق جلیله ، و لطف غلیظه ، و برق له لامع کثیر البرق ، فابان له الطریق ، و سلک به السبیل ، فتدافعته الابواب الی باب السلامه »
عقل خویش را زنده کرده و نفس اماره را میرانده است تا آنجا که اثر این مجاهدت در بدن وی ظاهر شده و استخوان وی را نازک و غلظت وجود وی را تبدیل به لطافت کرده . در این موقع برقی شدید برای وی میجهد و راه را به او نشان میدهد و او را در راه میاندازد و پیوسته از این در به آن در و از این مرحله به آن مرحله او را حرکت میدهد تا میرسد به آنجا که باب سلامت مطلق است
ان برق شدید و ان نور همان است که ما را از چه کنم چه کنمها نجات داده و هرلحظه بهترین راه را نشانمان میدهد.
در مطالب جدید معنا و مفهوم تقوا و اثرات ان گفته خواهد شد......منتظر باشید
"