حسن بن جهم می گوید: در محضر امام رضا (ع) بودیم، سخن از امام کاظم(ع) به میان آمد، امام رضا (ع) فرمود: با این که عقل های مردم قابل مقایسه ی منطقی با عقل پدرم (امام کاظم) نبود، گاهی با غلامان سیاه خود در امور مختلف، مشورت می کرد و به رأی و فکر آن ها احترام می گذاشت.
شخصی به پدرم گفت: آیا با غلامان سیاه مشورت می کنی؟!
در پاسخ فرمود: «ان الله تبارک و تعالی ربما فتح علی لسانه؛(1) همانا خداوند متعال چه بسا راه حل مشکلی را بر زبان همان غلام سیاه بگشاید
امام همام حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام، هفتمین امام ما شیعیان می باشند. ولادتشان بنابر نظر معروفتر در سال 128 در ابواء _ جایی میان مدینه و مکه _ و شهادتشان در سال 183 در بغداد بوده است. امامت آن بزرگوار از سال 148 و پس از امام صادق علیه السلام آغاز شده و در نتیجه مدت 35 سال عهده دار منصب الهی امامت بوده اند . آن حضرت در دوران امامت خویش با چهار خلیفه عباسی هم عصر بوده اند:
1_ منصور دوانقی ( 158 _136 )
2_ محمد معروف به مهدی عباسی ( 169 _158 )
3 _ هادی عباسی ( 170 _ 169 )
4 _ هارون الرشید (193 _ 170 )
امام از ابتداء امامت تا زمانی که توسط هارون تبعید شد( ظاهرا در سال 179 ) مدینه را پایگاه فرهنگی و تربیتی خود قرار داده بود _ جز در مدت بازداشت مهدی عباسی که گویا طولانی نبوده است.
بر آنیم تا در این نوشتار مختصر زوایایی از مدرسه فرهنگی امام کاظم علیه السلام را بکاویم باشد که مورد توجه قرار گیرد . در اینجا به چند جنبه اجتماعی و چند جنبه تربیتی اشاره می کنیم:
اداره دانشگاه جعفری
با توسعه مدرسه فکری - فرهنگی شیعه توسط امام باقر و امام صادق علیهماالسلام شیعیان زیادی از دور و نزدیک برای کسب فیض به محضر امام کاظم علیه السلام می رسیدند و در مدینه و مخصوصا در ایام حج که امام عازم مکه بودند از آن حضرت استفاده می کردند. ما در علم رجال راویان زیادی داریم که شاگرد مشترک امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام هستند: عبدالله بن مسکان، علی بن جعفر- برادر امام – ، جمیل بن دراج ، جمیل بن صالح ، عبد الکریم بن عمرو ، عبد الملک بن عتبة، سماعة بن مهران، صفوان جمال از این جمله اند.
بحمدالله احادیث متعددی از آن حضرت در زمینه عقاید و اخلاق و احکام در اختیار ما قرار دارد که امروزه مورد استفاده اندیشمندان اسلامی قرار می گیرد.
دفاع از سنت در عین عقل گرایی
با گسترش مکتب فکری «رای» در عراق و روی آوردن بسیاری از علماء و دانشجویان فقه به «قیاس» امام کاظم علیه السلام با واکنش روشن وارد صحنه شدند و بر حفظ تعبد نسبت به آنچه در دین خدا – قرآن و سنت – است، پای فشردند. امام در این زمینه ابائی از تخطئه مکتب ابوحنیفه نداشتند. در عین حال و با اینکه حضرت از اعمال کردن قیاس ظنی و عقل بافی های موهوم منع می کردند، نسبت به اهمیت عقل و جایگاه آن در دین توجیهات جالبی ارائه فرمودند. اگر ما از امام موسی بن جعفر علیهماالسلام داریم که: «ان احکام الله لاتقاس »(1)، این تعبیر را هم از آن حضرت داریم که: « ان الله تبارک و تعالی اکمل للناس الحج بالعقول»(2) (حدیث مفصل هشام در اوایل اصول کافی در این زمینه ملاحظه شود).
در مکتب فکری اهل بیت علیهم السلام استدلالات عقل اگر گمان آور و موهوم باشد، همانند قیاس پذیرفتنی نیست اما استدلالات روشن عقلی کاملا مورد توجه است. شرح این بحث در کتب مفصل پیگیری می شود.
گسترش شبکه وکالت
با گسترش شیعیان در مناطق مختلف سرزمین اسلامی نیاز به یک شبکه ازتباطی هر روز بیش از پیش جلوه می نمود و اهل بیت علیهم السلام هم بر همین اساس اقدام به تاسیس شبکه وکلا نمودند. اگرچه این مساله قبل از حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام آغاز شده است ولی به جرات می توان گسترش آن را به آن امام نسبت داد.
اسامی افراد زیر بعنوان وکیل آن حضرت در تاریخ ثبت شده است : مفضل بن عمر جعفی، عبد الرحمن بن حجاج، عبد الله بن جندب، علی بن یقطین، اسامة بن حفص، ابراهیم بن سلام نیشابوری، یونس بن یعقوب، علی بن ابی حمزه بطائنی، زیاد بن مروان قندی، احمد بن ابی بشر سراج، عثمان بن عیسی رواسی، منصور بن یونس، حیان سراج.(3)
به طور کلی وظیفه وکلا دریافت و تحول وجوهات شرعی و هدایا، کمک به مستمندان و ایفاء نقش ارتباطی میان ائمه و شیعیان بوسیله نامه ها و توقیعات بوده است .
نامه نگاری به دوستداران
همانطور که در بخش قبل اشاره شد با پخش شدن شیعیان در مناطق مختلف نیاز به حفظ رابطه میان مردم و امام جدی بود. مراسلات در این زمینه نقش مهمی را ایفا می کرد. از امام موسی علیه السلام بیش از 100 نامه در موضوعات مختلف و خطاب به افراد گوناگون بر جای مانده است که امروزه مورد استفاده ما قرار می گیرد.(4)
کمک به محرومان
از جمله مطالب مهم و معروف در زندگی حضرت، کمک به محرومان و نیازمندان است. سخاوت ایشان و دادن سکه های طلا و نقره به این افراد تا حدی بوده است که در میان مردم ضرب المثل شده بود.(5) ابن جوزی در زمینه مذکور می نویسد: «کان اذا بلغه عن احد شی بعث الیه بحال»(6)؛ اگر خبر گرفتاری کسی به ایشان می رسید برایش پول می فرستاد. امام در یکی از نامه های خویش درباره رفع حاجت برادران دینی نوشتند: «اعلم ان الله تحت عرشه ظلا لا یسکنه الا من اسدی الی اخیه معروفا اونفس عنه کربة او ادخل فی قلبه سرورا »(7)؛ بدانکه خدا را در زیر عرشش سایه (و مقامی) است که در آن جزء کسی که به برادرش خوبی کند یا گرفتاری او را منع کند یا در قلب او سرور و شادی ایجاد کند قرار نخواهد گرفت.
زینت سحرخیزان
در احوالات حضرت است که عابدترین مردم زمان خود بودند: «کان ابوالحسن موسی علیه السلام اعبد اهل زمانه»(8) و در مدینه به ایشان زینت سحرخیزان لقب داده بودند : «و کان الناس بالمدینة یسمونه زین المتهجدین».(9) در ایام زندان هم روش امام احیاء شبها به عبادت خدا و روزه گرفتن در اکثر ایام بوده است.(10)
صبر و حوصله در اصلاح دیگران
از جمله ابعاد آموزنده مدرسه امام حوصله و تحمل اذیت ایشان است. کاظم یعنی کسی که خشم خویش را فرو می خورد و چه لقب مناسبی است برای ایشان. در احوالات حضرت است که فردی از اولاد خلیفه دوم ایشان را آزار داده و مورد اهانت قرار می داد. برخی از افراد اجازه خواستند تا او را از بین ببرند امام به شدت آنها را منع کردند. ایشان آدرس او را گرفتند و روزی برای دیدنش به مزرعه او در اطراف مدینه رفتند و با محبت و احترام با او صحبت کردند و کمک مالی زیادی هم به او نمودند. کار به جایی رسید که آن مرد از مدافعین حضرت شد و با دوستانش در این موضوع به نزاع بر خواست پس از این ماجرا حضرت به اطرافیان فرمودند: کاری که شما می خواستید انجام بدهید بهتر بود یا کار من ؟! هم مشکلش را حل کردم هم شرّ او برطرف شد.(11)
از خدای متعال توفیق پیروی از سیره آن بزرگمرد را می طلبیم و صلوات و برکات الهی را بر محمد و آله محمد طلب می نمائیم و الحمد لله .