سلام
در قران ایات بسیاری در مورد تقوا و افراد متقی داریم مثل ایه ی 197 بقره:
وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یَا أُوْلِی الأَلْبَابِ
وبا یک جستجوی کوچک در قران میبینیم که 104 بار مشتقات"تقی"امده است یا 43 بار کلمه ی متقی ویا 99 بار تقوا و 16 بار تقوی و...برای دیدن این ایات میتوانید در سایتهای مختلف ازجمله پارس قران به راحتی جستجو کنید
هدف از امدن قران طبق ایه ی 2 سوره ی بقره هدایت متقین نام برده شده:
ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ
از طرفی وقتی ایه ی وجوب روزه نازل میشود"183 سوره ی بقره" میفرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
حدیث قدسی داریم که "الصوم لی"روزه مال من است و خدا پاداش بسیاری را برای روزه دار قرار داده است.
چه رابطه ای بین روزه و تقوا است؟؟
روانشناسان چند سال قبل روی این مطلب تکیه داشتند که به فرزندان خود نه گفتن را اموزش دهید....
روزه در ظاهر یعنی نه خوردن...نه نوشیدن....ودر باطن یعنی نه به همه ی اعمال زشت و گناه
تقوا نیز یعنی خود نگهداری و نه گفتن به گناهان در زبان فارسی یعنی پرهیز....
مرتاض های هندی و چینی برای رسیدن به قدرت های ماورایی به نفسانیات نه میگویند و ریاضت هایی میکشند.
ودر علم امروز به برخی از این کنترل ها و این مقوله؛ هوش هیجانی یا "ای کیو "میگویندکه با "آی کیو " و ضریب هوشی فرق اساسی دارد.
میخواهم رابطه ی بین مسائل بالا را بیابم.......
اول اینکه در فروع دین ما که 10 تاست همه ی انها تقریبا انجام دادن است...فعلی رخ میدهد...دقت کنید:نماز حج زکات خمس امر به معروف نهی از منکر جهاد..حتی تولی و تبری هم در مرحله ی امتحان منجر به انجام یا عکس العملی خواهد شد.
اما
روزه تنها واجبی است که در ان ظاهرا عملی رخ نمیدهد و در حقیقت انجام ندادن است....شما فرض کنید یک نفر بعد از نماز صبح بخوابد و افطار بلند شود"جدای اینکه نمازظهرش قضا میشود" ایا روزه ی او صحیح است؟؟بله
او خوابیده و هیچ کاری انجام نداده اما یک فریضه ی الهی را انجام داده تازه با هر نفس ثواب تسبیح را برده و خوابش نیز عبادت است.!
تقوا نیز یعنی پرهیز ...خود نگهداری...انجام ندادن....انجا که میتوانی ببینی نه بینی...انجا که میتوانی جواب ناسزای طرف مقابل را بدهی ،نه گویی...انجا که میتوانی حرف بزنی،نزنی...انجا که میتوانی گناه کنی ،نکنی....
اولین مطلبی که به ذهنم میرسد در ذات این دو نهفته است و ان این است روزه و تقوا از یک گناه قلبی خطرناک (امام در چهل حدیث به دلیل اهمیت ان دومین حدیثشان را بدان اختصاص داده اند )به نام ریا بیش از بقیه ی وجوبات در امان هستند....
انجام دادن ها را دیگران میبینند اما انجام ندادن ها را تنها خدا میداند مگر اینکه وسوسه شویم و بازگو کنیم...
شما وقتی میتوانی یک چیز را ببینی و نمیبینی چه کسی مطلع میشود جز خدا؟؟
شما وقتی میتوانی حرفی را بزنی و خودت را نگه میداری چه کسی میداند میتوانستی جواب بدهی؟
وقتی در حال خشم خیلی کارها میتوانی بکنی اما اجتناب میکنی چه کسی میداند؟
وقتی تلفنی یا اسمسی یا ایمیلی را میتوانی بدهی اما چون رضای خدا در ان نیست اینکار را نمیکنی چه کسی جز خدا میفهمد ؟
یا در غیر ماه مبارک وقتی میتوانی بنوشی یا بخوری اما روزه ای و اینکاررا نمیکنی(البته با این شرط که خدای ناکرده خودت را الوده به روزه ی ناخالص نکنی :المراقبات ) چه کسی جز خدا میداند؟سلمان هر روز روزه بود اما اگر کسی چیزی تعارف میکرد میخورد و بدین ترتیب کسی متوجه روزه بودنش نمیشد اما ثواب روزه را میبرد و خیلی روزها روزه را تا اخر ادامه میداد و دچار ریا نیز نمیشد
و خدا فقط عمل خالص را میخرد از این رو میفرماید بهترین توشه تقواست و یا میگوید پاداش روزه منم
چون فقط فقط برای خداست نه مردم...پس اگر این اولین سر روزه است با ریا خرابش نکنیم
ادامه دارد.....