در عالم هستی تا کنون دو دار وجود داشته دار امتنان و دار امتحان
در عالم ذرع یا عالم الست ،خدا منت گذاشت و انسان را به وجود اوردو استعدادهای فطری را در وجودشان قرار داد سپس فرمود:الست بربکم ...قالو بلــــــــی.انسان ها به وحدانیت خدا اقرار کرده و بلی گفتند.
سپس او را در دار امتحان قرار دادو.........دنیا دارامتحان است
وقتی در کلاس درس نشستیم معلم برما منت گذاشته و درس میدهد انجا میپرسد همه فهمیدند:بچه ها داد میزنند بـــــــله
فکر میکنند فهمیدنند
حال فرض کنید همان موقع بگویند بفرمایید سالن امتحانات و از همین درس امتحان بدهید ویا معلم بگوید برگه ها رو میز چند تا سوال بپرسم...
همه وارد سالن امتحان میشوند...برگه ها توزیع میشود...تازه انجا وقتی چشم به سوالات امتحان میخورد معلوم میشود ان بله چقدر واقعی بوده....همه شروع به امتحان میکنند...بعضی سریع سوالات را جواب داده .و برگه ها را میدهند و از سالن خارج میشوند"لحظه ای که مرگ فرا میرسد"
برخی در اوهام و خیالند ...هی میگویند سوالات سخته..معلم اینها را کار نکرده...خلاصه به جای نوشتن پاسخ و تمرکز روی ان به برگه های دیگران نگاه میکنند ...چرا به این بغلی این سوال داده شده به من ان سوال و....
برخی ساعت را از دست در میاورند جلوی چشم میگذارند و میدانند وقت محدود است و فقط تلاش در حل مسائل دارند
خلاصه روزی برگه ها تصحیح میشود که همه برگه هایشان را داده باشند
روزی که سور اسرافیل بلند میشود و میگویند موقع تصحیح اوراق است...برگه ها بالا
معلم میگوید خودت بیا باهم برگه را تصحیح کنیم بیا ببین چه کردی....تازه انجا میفهمیم چه اشتباهاتی مرتکب شدیم و شاهدانی انجا هستند"ایه ی 143 سوره ی بقره"در اخر نمره داده میشود گروهی خوشحال میگویند بیایید نمره های مرا ببینید . گروهی یواشکی سر به زیر میخواهند دیده نشوند و سریع به منزل بروند
اما انجا مفری نیست کجا بروند؟؟
لحظه های عمر میگذرد و هر لحظه در حال امتحانیم
ایا نگاهمان به نعمتهای دست دیگران است؟؟ایا مدام در حال گلایه و شکوه از وضع موجودیم؟؟
ایها الناس اینجا جای رسیدن به ارزوهای مادی نیست حتی دنیا جای رسیدن به ارزوهای معنوی نیست...اینجا سالن امتحانات است...سریع امتحانات پایه های ابتدایی را بدهید بعد به پایه های بالاتر بروید...در جا نزنید
لحظه ای فرا میرسد که ندا می اید برگه ها بالا