قَالَتْ فَذَلِکُنَّ الَّذِی لُمْتُنَّنِی فِیهِ وَلَقَدْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ فَاسَتَعْصَمَ وَلَئِن لَّمْ یَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَیُسْجَنَنَّ وَلَیَکُونًا مِّنَ الصَّاغِرِینَ ?32?
قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَأَکُن مِّنَ الْجَاهِلِینَ ?33?
[زلیخا] گفت این همان است که در باره او سرزنشم مىکردید آرى من از او کام خواستم و[لى] او خود را نگاه داشت و اگر آنچه را به او دستور مىدهم نکند قطعا زندانى خواهد شد و حتما از خوارشدگان خواهد گردید (32)
[یوسف] گفت پروردگارا زندان براى من دوستداشتنىتر است از آنچه مرا به آن مىخوانند و اگر نیرنگ آنان را از من بازنگردانى به سوى آنان خواهم گرایید و از [جمله] نادانان خواهم شد (33)
زلیخا عاشق شده بود اما گاهی عاشق در اوج عاشقی میخواهد معشوق در اختیار او قرارگیرد و مخدوم او شود.عاشق اگر جایگاه خود را شناسایی نکند به معشوق خود صدمه وارد میکندو حتی حاضر است او را زندانی کند و به زندانبان بگوید او را شلاق بزن تا صدای ناله ی او را بشنوم و از شنیدن صدای او حتی ناله لذت میبرد!!!!مهمترین ویژگی عاشق تسلیم بودن محض است ؛ابا عبدالله ص در اوج عاشقی با رب خود در لحظات اخر امدادهای جنیان و ملائکه را رد میکنند و میفرمایند:الهی رضا بقضائک صبرا علی بلائک تسلیما لامرک..."پسنــــــــــــدم انچه را جانان پسندد.
گاهی اوقات چون درست عاشقی کردن را بلد نیستیم امام زمان خود را در زندان غیبت می اندازیم....تاجایی که عاشق به این مرحله نرسد که باید فقط خواست معشوق را در نظر بگیرد؛به او صدمه وارد میکند!!
عاشقی یعنی خیر رسانی به معشوق هرچند معشوق صمد و بی نیاز باشد,عاشق مدام میخواهد کاری برای معشوق انجام دهد اما گاهی عاشقی به جایی میرسد که به جای خیر رسانی ؛صدمه میزند!!"مثلا به مشهد مقدس میرود میگوید این سفر امده ام فلان حاجت را بگیرم...شفا را حتما بگیرم!!!العیاذ بالله برای معصوم خط و نشان میکشد که یا میدهی یا دیگه نمی ایم اینجا !!به همه اعلام میکنم امام رءوف کجابود؟؟؟العیاذ بالله ...گاهی با معصوم قهر میکنند!!!!!
به دستگاه فشار می اورد،حاجت را هم میگیرد اما به معصوم صدمه میزندو از این امر لذت میبردبدون اگاهی!!معشوق خیر وصلاح عاشق را میخواهد و چون میداند به او ضرر میرساند به او نمیدهد.اما زلیخافشار می اورد.عاشق نباید معشوق را تحت فشار قرار دهد و بگویدیا خواسته ام را میدهی یا دیگر قهر میکنم من نمیفهمم باید الان بدهی یا تو را زندانی میکنم یا فلان و فلان....
معشوق مجبور میشود بگوید:رب السجن احب الی....یوسف دید عاشقش به بلوغ عشق نرسیده به خدا میگوید حاضرم به زندان بروم تا عاشقم به بلوغ برسد و انچه را به ضررش هست از من نخواهد!!اینگونه زلیخا پاک ماند و با دوری از یوسف عاشق تر شد وبا معرفت تر شد و با طولانیتر شدن عشقش به بلوغ عشقی رسید اما به قیمت زندانی کردن معشوق خود و صدمه وارد کردن به او!!!
گاهی از منتظرین که زیاد هم اللهم عجل لولیک الفرج میگویند وعاشقند امام خود را میخواهند برای خواسته های خود.اگر همین الان امام ظهور کنند به او میگویند ما اینو ان را میخواهیم و اگر ندهی فلان و فلان و کافر میشوند و حاضر نیستند خواسته های معشوق را عملی کنند ،اگرمعشوق بگوید فلان مکان را ترک کن فلان دوست یا گناه را ترک کن قبول نمیکند!!
معشوق "صاحب الزمان ص"به خدا میفرمایند یا رب السجن احب الیی مما یدعوننی الیه...اومیداند این چیزی که عاشقانش میخواهند به ضرر انهاست پس به خدا میفرماید زندان غیبت برای من بهتر است ...من این سختی را تحمل میکنم تا عاشقانم به بلوغ برسند ....برای اینکه ما در عاشقی کامل شویم ولی عصر صدمات و زحماتی متحمل میشوند که ما درک ان را نداریم گاهی به این صدمه ها راضی هستیم تا به خواسته هایمان برسیم...العیاذ بالله میخواهیم به هر نحوی صدای او رابشنویم حتی اگر این صدا ناله ی او از درد باشد!!!چه گناهانی که معشوق ما را به درد می اورد!بمیرم هر گناهی که نمودم چو زخمی بر پر و بال حســـــــــــــینه!!!پناه برخدا
ما برای عبد شدن باید درست عاشقی را یاد بگیریم...عاشق گستاخ نباشیم....در درخواست ها عجله نکنیم...رضای معشوق را ترجیح دهیم...مطمئن باشیم رضای او به سود ماست...
یا صاحب الزمان عج ما همیشه زلیخا را به دلیل زندانی کردن یوسف ملامت میکردیم اما تازه فهمیدیم به خاطر ما و اعمال و خواسته های نفسانی مادر زندان غیبتی و صدمات زیادی متحمل میشوی،از میزبان این ماه بخواه ما را درعاشقی کامل و صادق نماید.....
درباره وبلاگ
