تجملگرایی
تجملگرایی یعنی رغبت به جنبههای مادّی و ظواهر زندگی، گرایش به زرق و برقهای بیش از حدّ در زندگی.
همه میدانیم که هر پدیده اجتماعی، آثار و نتایجی را به دنبال خود میآورد و در بعضی موارد، بر کنشها و واکنشهای نسل آینده جامعه نیز تأثیر میگذارد و آن را دگرگون میسازد. در این بخش میکوشیم به پیآمدهای منفی تجملگرایی بپردازیم.
گفتنی است زیانهای تجملگرایی بسیار است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در کوتاه مدت یا دراز مدت در جامعه بر جای خواهد ماند. اینک با در نظر گرفتن آیات قرآن کریم و سخنان امامان معصوم(علیهمالسلام) و اشاره به برخی رخدادهای تاریخی در این زمینه، مهمترین آفتها و پیآمدهای منفی این پدیده را بر خواهیم شمرد.
گسترش فقر در جامعه
بیتوجهی به میانهروی در دخل و خرج زندگی و پرداختن به تجملات، زمینههای پیدایش فقر را فراهم میآورد. در یک زندگی اقتصادی و سالم، درآمد شخص یا جامعه از هزینه آن کمتر نیست یا دست کم با آن برابر است.
امام علی(علیهالسلام) درباره اندازه نگهنداشتن خرج زندگی و زیاده روی در مصرف میفرماید:
اندازه نگه نداشتن در معیشت، سبب فقر و نیازمندی انسان میشود.[7]
چه بسیارند افرادی که با رنج و زحمت، اشرافی گری پیشه میکنند و به زیاده روی در مصرف روی میآورند. چنین افرادی پس از مدتی به سبب این زیادهروی و ترک اندازه در معیشت، محتاج دیگران گشته، به فقر مبتلا میشوند.
امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) برای جلوگیری از پدید آمدن چنین وضعیتی میفرماید:
«خدای سبحان، روزی فقیران را در مال توانگران قرار داده است. پس هر جا بینوایی گرسنه است، حق او در سفره رنگین اغنیا است و خدای متعال از توانگران بازخواست خواهد کرد».[8]
امام صادق(علیهالسلام) نیز در این باره میفرماید:
«..... مردم، فقیر و محتاج و گرسنه و برهنه نمیشوند؛ مگر به دلیل گناهان و ستمکاری توانگران».[9]
فقر و انحرافات اجتماعی
فقر و انحرافات اجتماعی از جمله پدیدههایی هستند که به نظر بسیاری از صاحبنظران با هم ارتباط دارند. پژوهشها در عین حال که رابطهی مستقیم بین فقر و انحرافات را تأیید نمیکنند، وجود همبستگی میان آن دو را تأیید میکند. در رویکرد دینی نیز این همبستگی میان فقر و انحرافات اجتماعی مورد تأیید است. بر این اساس فقر، انگیزش رویآوری به کجروی را افزایش میدهد؛ همچنان که رفاه طلبی در رویآوری به جرائم، انگیزهای بسیار قوی است.
بیتردید، فقر و نابرابریهای اقتصادی در زمرهی مهمترین معضلات جامعه بشری است که در بین سایر مسائل اجتماعی جایگاه ویژهای دارد. فقر از بنیادیترین مشکلات و ناهنجارترین دردهای زندگی انسان است که با وجود پیشرفت و توسعهی گسترده در زندگی بشری، میزان آن نه تنها کاسته نشده؛ بلکه بر طبق آمارهای موجود در حال افزایش است. مشکلات فقر منحصر به پیامدهای خود فقر نیست؛ بلکه مشکلات این مسئله اجتماعی زمانی شدت پیدا میکند که بسترساز انحرافات اجتماعی گردد.
ارتباط بین فقر و انحرافات اجتماعی، موضوع نو و بدیعی نیست. جوامع انسانی در طی حیات خویش به شکلی، با این دو مقوله درگیر بودهاند. ارتباط بین فقیران، گرسنگان و بیخانمانها با سارقان، قاتلان، معتادان در حوزههای مختلف علمی از قبیل علوم اجتماعی، اقتصادی و روانشناسی، موضوع تحقیق و پژوهشهای مختلف قرار گرفته و از منظرهای گوناگون به آن توجه گردیده است؛ به گونهای که در هر زمان و به تناسب شرایط، امکانات و فضای جامعه، راهحلهایی در برخورد با آن در نظر گرفته شده است.
برای شناخت رابطهی فقر و انحرافات اجتماعی به طور منطقی ابتدا باید از تعریف این دو مفهوم آغاز کرد و سپس رابطهی آنها را بررسی و در نهایت پیامدهای فقر و تأثیر آن بر انحرافات اجتماعی را بیان کرد.