سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یار درونی

این واقعیت را چندی پیش شنیدم...

اباصلت می گوید : پس از دفن حضرت رضا(ع)، به دستور ماُمون یک سال زندانی شدم. پس از یک سال از تنگی زندان و شب نخوابی به ستوه آمدم ، دعا کردم و برای رهایی از زندان محمد (ص) و آل محمد (ص) متوسل شوم. از خداوند خواستم به برکت آل محمد (ص)در کار من گشایشی انجام دهد .هنوز دعایم به آخر نرسیده بود که حضرت ابی جعفر(ع) نجات بخش گرفتاران عالم ، وارد زندان شد و فرمود: ای اباصلت از تنگنای زندان بی تاب شده ای .عرض کردم به خدا سوگند سخت بی تابم . فرمود: برخیز ، دستی به زنجیرها زد و غل و زنجیرها از دست و پای من بر زمین افتاد. سپس دست مرا گرفت و از کنار نگهبانان زندان عبور داد .نگهبانان در حالی که مرا نظاره می کردند ، توان سخن گفتن با مرا نداشتند و از زندان خارج شدم. سپس حضرت فرمود : برو در امان خدا که هرگز نه دست مامون به تو می رسد و نه دست تو به مامون. اباصلت می گوید : همانگونه که حضرت فرمود تا حال مامون را ندیده ام. عیون اخبار الرضا (ع) ،ج 2، ص678

 

یا امام جواد ع ما نیز سخت بی تابیم...ما نیز در زندان نفس اسیریم...مانیز در منجلاب دنیا در حال غرق شدنیم...مانیز از وقتی امام زمانمان غایب شدند در زندان افتادیم ...

به من نیز بگو برخیز ...دستی به غل و زنجیرهای درونی و بیرونی من بزن و انها را باز کن.و..دست مرا هم بگیر..مرا از کنار شیاطین انسی و جنی  که سرسختانه مراقبند من از زندان نفس خارج نشوم ،عبور بده ...طوری که انها مرا نظاره کنند درحالی که توان سخن گفتن و نیرنگ و مکر به من را نداشته باشند...مرانیز از زندان خارج کن

یا جوادالائمه ع به من نیز بگو:برو در امان خداکه سپری از تقوا بر تنت پوشانیدم که هرگز دست شیاطین  به تو نخواهد رسید....ومن درقیامت با لبخند بگویم از ان روز ،آزاد شدم و تنها بند بندگی خدا را برگردنم انداختم.

بله...اباصلت امین کجا و من روسیاه کجا....اما تو همان جوادی و در اوصاف جواد شنیده ایم که دست سائل را رد نمیکند و نگاه به سائل نمیکند...بیا و از من نیز بپرس از تنگنای زندان بی تاب شدی؟و من بگویم اری.

چه روز زیبایی است امروز که مولودی به دنیا امده که فرموده اند برای شیعیان ما با برکت تر از این مولود نیامده است.

ایشان فرموده اند:

مؤ من در هر حال نیازمند به سه خصلت است :
توفیق از طرف خداوند متعال ، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید.
یا جوادالائمه ع این 3 خصلت را به ما هدیه ده





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 اردیبهشت 31 توسط یار

نوشته ی زیر نظرشخصی خانم موحدی است و گذاشتن ان در وبلاگ به معنای تایید یا رد مطلب  نیست :
تفاوت سنی زیاد دختر و پسر، بر هم زننده تعادل جامعه
القاء تفاوت سنی زیاد به عنوان یکی از عمده ترین الزامات فرهنگ انتخاب همسر در جامعه، اثرات نامطلوبی را بر خانواده ها و بر جامعه دارد.
افزایش سن ازدواج در کشور و به خصوص در شهرهای بزرگ، به دلیل وجود باورهای غلط، موجب بروز مشکلات متعددی هم برای جامعه و هم برای خانواده ها و جوانان شده است.
نه تنها خانواده ها، بلکه برخی از افراد تأثیرگذار از جمله: برخی مشاورین امر ازدواج و برخی مبلغین و همچنین بیشتر افراد واسط و معرّف دختر و پسر و در مواردی هم رسانه های جمعی، بایدها و نبایدهایی را به عنوان الزامات انتخاب همسر به فرهنگ جامعه القاء کرده اند.
تفاوت سنی زیاد یکی از عمده ترین این القائات است که عده ای با توجه به آنچه که در قدیم رخ می داده، در پی تسرّی آن به جامعه حاضر هستند. دختر کم سن و سال زیر 15سال آن دوره، در ازدواجی با تفاوت سنی زیاد، به نوعی شخصیتش در خانه همسر شکل می گرفته و البته مطابق جامعه مردسالار آن زمان و پذیرش آن از طرف زنان، دچار مشکل زیادی نمی شده یا با وجود مشکلات بسیار، سازگاریش زیاد بوده است.
آیا در حال حاضر با وجود نوع متفاوت تربیت و رشد افکار فمنیستی و ضد مردسالاری، می توان به بهانه تفاوت سن بلوغ جنسی و عقلی دختر و پسر که بیش از 2 تا 5 سال نیست، به تفاوت سنی بیش از این مقدار توصیه نمود؟
آیا تجرد و بالا رفتن سن، تنها در دختران اثر نامطلوب دارد یا در پسران تأثیر نامطلوب سرکوب غرایز بیشتر است؟ و آیا می توان گفت که برخورداری از همسر پر نشاط و باطراوت، حق مردان است و زن در هر سنی می تواند با مرد پژمرده یا کم نشاط زندگی کند؟
آیا تفاوت سنی زیاد زن و مرد، بر خلاف تفاوت روحیات آن دو، موجب عدم درک متقابل آنها از یکدیگر و شرایط سنی هم نمی شود؟ آیا این عدم درک متقابل با بالاتر رفتن سن زن و مرد، موجب بروز افسردگی و پشیمانی و در مواردی خیانت زن نمی شود؟
آیا بارداری خانم ها که در گذشته تا سنین یائسگی با کمترین مشکلی اتفاق می افتاده، ولی به برکت پیشرفت های پزشکی کنونی در سنین بالاتر از 30 سال (یا 35سال) پرخطر تشخیص داده شده!، می تواند مستمسکی برای پسران بالای 30سال (یا 35سال) باشد تا به خواستگاری دختران کم سن و سال بروند؟ آیا سن بالای مرد هیچ تأثیر نامطلوبی بر جنین ندارد؟
آیا با از دست رفتن فرصت ازدواج دخترانی که تفاوت سنی کمتری با پسران در حال ازدواج دارند و مجرد ماندن آنها، هیچ خطری کانون خانواده ها و جامعه را از جهت ورود این دختران مجرد به زندگی مردان متأهل، تهدید نمی کند؟
به نظر می آید، با توجه به بالا رفتن سن ازدواج در جامعه، آگاهی بخشی و فرهنگ سازی در این راستا توسط متخصصین و اهل فن در امر ازدواج، لازم و ضروری است، وگرنه اثرات نامطلوب آن بر اجتماع قابل کنترل نیست.

نویسنده:  موحدی


نظر بنده:دوست عزیزم فقط در نظر گرفتن شاخص سن در ازدواج به تنهایی بسیار غلط است ما با دیدن الگوهایی از معصومین که گاهی مرد بزرگتر بوده گاهی زن و ...و اینکه انان توجه به این امر را در اولویت انتخاب همسر نگذاشتند ،ما را بر این میدارد که سن را معیاری برای سنجش درک  افراد و داشتن نشاط ندانیم و تفاوتهای فردی  وروحی را در نظر بگیریم....






نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92 اردیبهشت 29 توسط یار

دلنوشته ی فردی خودساخته::
از سال 80که مدرک لیسانسم را با معدلی بالا، از دانشگاه صنعتی شریف گرفتم تا سال 1384 باید دائماً جواب دوستانم را میدادم که چرا فوق لیسانس نمیگیری. دو باری هم کنکور شرکت کردم و با رتبه خوب در دانشگاه خودم قبول شدم اما نرفتم. سال 86 که کارشناسی ارشد مدیریت را از دانشگاه شریف گرفتم (با رتبه و معدل بالا) باز تا امروز، دوستان زیادی می پرسند که چرا دکترا نمیگیری…
پراکنده در جاهای مختلف جواب داده ام. اما گفتم یک پاسخ تفصیلی اینجا بنویسم…
مقدمه اول:
یک واقعیت وجود دارد. نباید نظام آموزشی، به مسیر رشد و پرورش ما جهت بدهد، این ما هستیم که مسیر رشد خود را انتخاب و ترسیم میکنیم.
شاید سالها بعد، علاوه بر دکترا و پست دکترا، پست پست دکترا، پست پست پست دکترا و … هم در دانشگاه ها شکل گرفت. یعنی ما دیگر باید زندگی خود را تعطیل کنیم و تا دم مرگ به در دانشگاهها دخیل ببندیم؟
هر درجه تحصیلی معنا و مفهوم و کارکردی دارد.
اجازه بدهید که اول در مورد کارشناسی بگوییم.
خود کارشناسی یکی از ترجمه های غلط و طنز آمیز است. کارشناس کسی است که سالها تخصص و تجربه دارد. ما هر کسی که چهار سال در دانشگاه میچرخد و غذای ارزان میخورد و روی صندلی های سفت دانشگاه، مینشیند و اس ام اس بازی میکند و با تقلب در پایان ترم نمره ای می آورد، کارشناس مینامیم!
لیسانس واژه متفاوتی است. لیسانس یعنی مجوز? چیزی مثل جواز کسب!
من وقتی لیسانس مهندسی مکانیک گرفتم، یعنی میتوانم و مجازم با این دانش، امرار معاش کرده و حق دارم در مورد آن حوزه، تا حد دانشم اظهار نظر کنم.
من باید چند سال در آن حوزه کار کنم تا به یک «کارشناس» به معنای واقعی کلمه تبدیل شوم.
به همین دلیل، در عمده کشورهای دنیا، مردم رشته لیسانس خود را با نگرشی به بازار کار و نیازهای روز جامعه، انتخاب می کنند.
فوق لیسانس یا کارشناسی ارشد، برای کسانی است که میخواهند در یک حوزه خاص عمیقتر شوند. عموماً وقتی معنی پیدا میکند که کسی لیسانس خوانده و مدتی در آن حوزه کار کرده و سپس تصمیم میگیرد به دانش خودش در آن حوزه عمق دهد.
مثلاً من مکانیک خوانده ام، سالها در صنعت کار میکنم، میبینم حوزه کنترل و اتوماسیون حوزه جذابی است که دانش من در آن محدود است. به دانشگاه برمیگردم تا دانش خودم را در آن حوزه خاص ارتقاء دهم. طبیعی است کسی میتواند این مقطع را به پایان ببرد که معلومات خود را در حوزه ای با رعایت روش شناسی علمی، به نتایجی کاربردی تبدیل کرده و گزارشی از این فعالیت (تحت عنوان تز یا مقاله) ارائه نماید
دکترا برای کسانی است که رسالت خود را تولید علم و پیشبرد مرز دانش جهان در یک حوزه تخصصی می دانند.
——————————————————————————————————
مقدمه دوم:
اما در ایران تعریف متفاوتی در ذهن مردم است. همه فکر میکنند تا جایی که وقت و استعداد دارند باید این مقاطع را درست یکی پس از دیگری ادامه دهند!
کارکرد اصلی هم، نه دغدغه توسعه دانش و مهارت فردی است و نه پیشرفت علم. عمدتاً یک عنوان است.
این را از اینجا میفهمم که میبینم برخی دوستانم در دوره دکترا، درد  دل میکنند که باید هر هفته یک مقاله بخوانند! این خود نشان میدهد که مقاله خواندن، یک «درد» است نه «غذایی برای یک روح گرسنه علم».
——————————————————————————————————-
اما حالا دلایل من:
- ما در شرایط امروز کشور، در عمده رشته ها – نمیگویم همه. میگویم عمده – مصرف کننده دانش تولیدی جهان هستیم یا اگر هم نیستیم بی دلیل دست به تولید دانش زده ایم (فقط برای حفظ پرستیژ کشور و رتبه های علمی). ما هنوز یک مصرف کننده صحیح هم نیستیم. به همین دلیل مدرک کارشناسی هم، زیادتر از نیازمان است.
شاید به همین دلیل مسئولان امر، ده ها واحد درس عمومی را به مجموعه دروس دانشگاهی افزوده اند تا این چهار سال به هر حال به شکلی پر شود!
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92 اردیبهشت 29 توسط یار

بازبینی در نکات مورد تاکید رهبر معظم انقلاب درمورد انتخابات 92:

ایشان در تشریح اهداف، تکنیکها و روشهای بیگانگان در قبال انتخابات یازدهم ریاست جمهوری افزودند: آنها در درجه اول اگر بتوانند مانع برگزاری انتخابات می شوند اما می دانند که نمی توانند بنابراین از این مسئله مأیوسند.
رهبر انقلاب در همین زمینه خاطرنشان کردند: یک بار برخی تلاش کردند که انتخابات را حتی اگر شده دو هفته به عقب بیاندازند اما ما تأکید کردیم که انتخابات حتی یک روز هم نباید عقب بیافتد به همین علت راه تعویق یا برگزار نشدن انتخابات کاملاً مسدود است.
حضرت آیت الله خامنه ای مانع تراشی در راه حضور پرشور و همگانی مردم در انتخابات را هدف ملموس دشمنان برشمردند و افزودند: همه، حتی کسانی که ممکن است از سردلسوزی درباره انتخابات توصیه های عمومی کنند حواسشان باشد که به این مقصود دشمن کمک نکنند.
ایشان با انتقاد از برخی که بطور مکرر می گویند انتخابات باید آزاد برگزار شود افزودند:  معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد، مگر بیش از سی انتخابات سه دهه اخیر آزاد نبوده است؟ در کدام کشور انتخابات از ایران آزادتر است؟ مراقب باشید این حرفها ی شما مردم را از انتخابات مأیوس نکند.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه ی بیان روشهایی که به تحقق هدف دشمن در انتخابات کمک می کند خاطرنشان کردند: در کدام کشور درباره صلاحیتها، ملاحظات لازم اعمال نمی شود؟ چرا اینقدر بر این مسئله تکیه و تلاش می کنید در ذهن مردم این تصور بوجود بیاید که شرکت در انتخابات فایده ندارد؟
رهبر انقلاب به اشخاصی که خواسته یا ناخواسته در ا ین چارچوب حرکت می کنند تأکید کردند: مبادا دچار غفلت شوید و جدول مورد نظر دشمن را پر کنید.
ایشان با انتقاد از کسانی که سعی می کنند به مردم تلقین کنند که انتخابات سلامت لازم را ندارد اینگونه رفتارها و سخنان را از دیگر روشهایی برشمردند که به تحقق اهداف دولتهای مستکبر کمک می کند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: البته بنده نیز اصرار و تأکید دارم که انتخابات باید با سلامت و امانتداری کامل انجام شود و مسئولان دولتی و غیردولتی با رعایت کامل قوانین و تقوا و پاک دستی،‌انتخابات سالمی را برگزار کنند که مطمئناً همینجور خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به راهها و روشهای بسیار خوبی که در قوانین برای سالم برگزار شدن انتخابات پیش بینی شده است افزودند: پایبندی همه به این راهها و قوانین سلامت انتخابات را تضمین می کند مگر اینکه کسانی بخواهند از راههای غیرقانونی عمل کنند همچنانکه برخی در سال 88 اینطور عمل کردند و برای مردم و کشور مزاحمت و ضرر بوجود آوردند و برای خودشان نیز در زمین و در ملاءاعلی، اسباب سرشکستگی و بدبختی فراهم کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در تشریح بیشتر روشهایی که به هدف اصلی دشمن در انتخابات یعنی حضور کمرنگ مردم کمک می کند افزودند: ممکن است کسانی سعی کنند در ایام انتخابات با بوجود آوردن حادثه ای یا ماجرایی اقتصادی، سیاسی یا امنیتی سر مردم را به چیزهای دیگری گرم کنند که این هم جزو نقشه هاست البته بنده مطمئنم که ملت ایران بسیار با بصیرت تر و با هوش تر از این است که با چنین ترفندهای خصمانه دشمنان یا عوامل آنها فریب بخورد.
رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان نکاتی را درباره نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری آینده بیان کردند.
ایشان شرکت در انتخابات را یک حق و یک وظیفه دانستند و افزودند: فردفرد ملت که به نظام جمهوری اسلامی معتقدند و قانون اساسی را قبول  دارند می خواهند از حق خود استفاده کنند و یا وظیفه شان را انجام دهند و در این میان عده ای هم می خواهند صلاحیتهای خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند.
رهبر انقلاب با اشاره به سنگین بودن کار اداره اجرایی کشور افزودند: اداره مملکت، کار اجرایی کوچکی نیست  بلکه کار سنگینی است که بر دوش مجریان سطح بالا قرار می گیرد بنابراین کسانی به میدان نامزدی بیایند که این توانایی را در خود احساس می کنند و کار اجرایی را بلدند.
ایشان در همین زمینه افزودند: ممکن است کسانی که در سطوح دیگری کار می کنند بعضاً تشخیص ندهند که اداره کشور چقدر بار سنگینی است بنابراین اشخاصی نامزد شوند که توان انجام دادن این وظیفه را در خود می بینند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: افرادی که می خواهند نامزد شوند علاوه بر درک سنگینی کار، صلاحیتهای لازم در قانون اساسی را که شورای نگهبان نیز بر آنها تکیه خواهد کرد، در خود ملاحظه کنند.
ایشان افزودند: نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باید واقعاً وابسته و دلبسته نظام و قانون اساسی باشند و بخواهند حقیقتاً قانون اساسی را اجرا کنند چرا که رئیس جمهور در این زمینه قسم می خورد و طبعاً نمی تواند قسم دروغ بخورد.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان درباره انتخابات آینده تأکید کردند: انشاءالله به اذن الهی و فضل پروردگار، در خرداد 92 انتخاباتی خوب و پرشور برگزار خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی در جمع هزاران نفر از مردم قم، همچنین با تجلیل از نقش تأثیرگذار مردم این شهر در حوادث قبل و بعد از انقلاب افزودند: خاطره قیام 19 دی را نباید فراموش کرد چرا که بیان اینگونه مسائل ضمن اینکه نسل جوان را با سابقه تاریخی خود آشنا می کند موجب قدرشناسی از مجاهدتهای افتخار آفرین این ملت خواهد شد و به جوانان امروز می آموزد که هوشیاری و ایستادگی در مقابل دشمنان به ظاهر قدرتمند، حتماً به پیروزی منجر خواهد شد






نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92 اردیبهشت 15 توسط یار

این شعر زیبا سروده ی یکی از بهترین شاگردانم ر.شیرازی است و  بهترین هدیه ای است که تا کنون در این روزها دریافت کرده ام:

 

" برای معلمم"

خنده های مهربانت را معلم دوست دارم

گفته ای شیرینه علم این جمله ات را دوست دارم

گرد گچ وقتی به روی دست هایت می نشیند

گرد روی دست هایت را تکاندن دوست دارم

می نشینی و نگاهت را به دریا می سپاری

این نگاه مهربانت را معلم دوست دارم

وقت خواندن نام ها را تو چه زیبا می سرایی

خواندن اسمم ز لب های تو را من دوست دارم

درس میدی و کمی از علم را هم می شکافی

وارد علم می شوم وقتی کنارت، دوست دارم

من نگاه عاشقم را سوی چشمت می رسانم

با نگاهت می کنی صد شور بر پا، دوست دارم





نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92 اردیبهشت 11 توسط یار
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin